در این کتاب، جمهوریخواهی بهمنزلهٔ اندیشهای سیاسی مورد توجه قرار میگیرد که شالودهاش، تعریفی است از آزادی بهمثابهٔ عدم سلطه. اندیشهای که گفته میشود میتواند بدیلی باشد هم برای انواع اندیشههای لیبرالی که همگی کم و بیش آزادیِ منفی یعنی آزادی بهمثابهٔ عدم دخالت عنصری بیرونی در انتخابهای فردی را محور تفکّر سیاسیِ خویش قرار میدهند؛ و هم برای انواع اندیشههای جمعگرایانه که بر آزادی مثبت یعنی آزادیِ تعلّق داشتن به جماعتی برخوردار از نعمتِ خودگردانی، تأکید دارند.
کتاب در دو بخش تنظیم شدهاست. بخش اوّل به فراز و فرودِ نظریهٔ آزادی بهمثابهٔ عدم سلطه در میان جمهوریخواهان قرون هجده و نوزده میلادی میپردازد و بخش دوّم کاربرد این نظریه را در حوزههای سیاستگذاری، تأسیس دموکراسی، کنترل قدرت و رابطهٔ جامعهٔ مدنی و دولت میکاود. به این اعتبار هم قرائتی از سیر تحوّل اندیشهٔ جمهوریخواهی بهدست میدهد و هم با بررسی واقعگرایانهٔ تواناییها و محدودیتهای آن، چشمانداز جدیدی را در زمینهٔ اندیشهپردازی سیاسی، تاریخ عقاید و قانونگذاری میگشاید.