شورشی که در سال ۱۹۸۱ از محلهٔ مَنگِت در حومهٔ شهر لیون در فرانسه آغاز شد و برای چند روز این شهر را به صحنهٔ یک جنگ داخلی تمامعیار تبدیل نمود، مضمون توسعه را دچار بحران کرد و کارکرد دولت را در پیشگیری از وقوع تعارضهای اجتماعی زیر سؤال برد.
دولت مدرن با اعتراضات شهری و شهروندی بیگانه نبود. هم تأسیس این دولت پیامد اعتراضات و مطالباتِ شهرنشینان بود و هم ثباتش در شکل جمهوری، مدیونِ اعتراضات شهروندان علیه خطراتِ نهادینهٔ تولید به شیوهٔ صنعتی. اما این شورشیان جدید نه مطالبهٔ مشخصی داشتند، نه سازماندهی و نه سخنگو. نه کسب قدرت سیاسی دغدغهشان بود و نه آرمانی را نمایندگی میکردند. عصبانیت این جوانان ناشی از طردشدگی بود. جوانانی که مسکن برایشان زندان، مدرسه مَحبَس، پلیس تهدید و عدالت در حُکم وَهم بود.
تغییر این وضعیت مستلزم تبیینِ سیاست جدیدی بود …