اصلاحات ارضی نه فقط به دلیل تغییرات جامعهشناختی که در کشور بهوجود آورد، بلکه از منظر تغییرات سیاسی نیز از اهمیّت بالایی در تاریخ معاصر ایران برخوردار است. این تغییرات که در دههٔ ۱۳۴۰ بهصورت تضعیف نیروهای سیاسی فعّال در دههٔ پیشین و همچنین وابستگی مالکان بزرگ به دولت رخ نمود، در دههٔ ۱۳۵۰ با بروز مشکلات جدّی در پیشبرد این برنامه، افزایش آگاهی روستائیان نسبت به موقعیت فرودست خویش، افت تولید کشاورزی و جابجاییهای کلان جمعیتی همراه بود، زمینهٔ برآمدن نیروهای سیاسی جدیدی را در صحنهٔ سیاسی کشور فراهم کرد. نیروهایی که بهطور مستقیم و غیرمستقیم در تغییر انقلابیِ اوضاع کشور در سال ۱۳۵۷ دخیل بودند. ارزیابی دلایل عدم موفقیّت این برنامه و همچنین نتایج اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آن، مضامین اصلی مورد بحث در کتاب حاضر میباشد.