نیچه در دورانی زندگی کرد و به خلق آثارش پرداخت که جهان غرب در دوراهی‌های تعیین‌کننده‌ای قرار گرفته بود: دوراهی میان سنت و تجدد، میان باورمندی و علم‌گرایی و میان اندک‌سالاری و مردم‌سالاری. هدف نیچه آن بود که نشان دهد که هم علم و هم باور، هم نیک و هم بد، هم حس و هم اخلاق، گریزگاه‌هایی هستند برای فراموش کردن جوهر اصلی انسان که همانا ارادۀ معطوف به قدرت برای خروج از وضعیت خفیفش است. این کتاب، قدم اولی است در شناخت اندیشمندی که از ویتگنشتاین تا دریدا، از بودریار تا مارکس و از فوکو تا هایدگر، همه و همه به نوعی، تفکر انتقادی خویش را در فضاهایی رشد داده‌اند که توسط وی به‌روی سپهر اندیشه در جهان غرب گشوده شده بود. نیچه در دورانی زندگی کرد و به خلق آثارش پرداخت که جهان غرب در دوراهی‌های تعیین‌کننده‌ای قرار گرفته بود: دوراهی میان سنت و تجدد، میان باورمندی و علم‌گرایی و میان اندک‌سالاری و مردم‌سالاری. هدف نیچه آن بود که نشان دهد که هم علم و هم باور، هم نیک و هم بد، هم حس و هم اخلاق، گریزگاه‌هایی هستند برای فراموش کردن جوهر اصلی انسان که همانا ارادۀ معطوف به قدرت برای خروج از وضعیت خفیفش است. این کتاب، قدم اولی است در شناخت اندیشمندی که از ویتگنشتاین تا دریدا، از بودریار تا مارکس و از فوکو تا هایدگر، همه و همه به نوعی، تفکر انتقادی خویش را در فضاهایی رشد داده‌اند که توسط وی به‌روی سپهر اندیشه در جهان غرب گشوده شده بود.